۱۳۹۲ مهر ۱۹, جمعه

راضی نیستم!


یاداشت‌هایی برای یاهو

پرونده ویژه: مرثیه‌ای برای یاهو (شماره سوم، دی و بهمن91)
از ورودم داخل چت‌روم‌های یاهو، لذت می‌بردم. برای اینکه بتونم وارد روم ال‌جی‌بی‌وان بشم بعضی‌وقتا تا ده دقیقه توی صف انتظار صبر می‌کردم. همین که داخل می‌شدم، ربات‌ها رو ایگنور می‌کردم. یه نگاه به آی‌دی‌ها می‌انداختم تا ببینم کسی از دوستام هست توی روم یا نه؛ بعدش منتظر می‌موندم تا ظاهرم و خصوصیاتم با مشخصات دلخواه آدمایی که توی روم چیزی می‌نوشتن، مطابقت کنه، تا پیام بدم. با بعضی‌ها که گرم می‌گرفتم حسابی با هم دوست می‌شدیم، با بعضی‌ها هم همون اول نمی‌ساختم. نه دنبال بی‌اف بودم نه دنبال کسی برای رابطه‌ی جنسی، همین که می‌تونستم با یکی صحبت کنم درباره‌ی هرچی که به ذهنم می‌رسید، آرومم می‌کرد. حوصله‌ام که سر می‌رفت هیچ جایی مثل روم نمی‌تونست وقتمو پر کنه. ساعتها توی روم می‌موندم و به حرف کسایی که می‌رفتن روی تاک گوش می‌دادم.
برای تنوع، گاهی توی روم‌های دیگه هم می‌رفتم. توی روم استریت‌ها، توی روم اروپایی‌ها، توی روم هنر و ... خلاصه همه جا سرک می‌کشیدم و با هر کی که می‌دیدم مثل من نیاز به هم‌صحبت داره، چت می‌کردم. بعضی وقتا خودمو دختر جا می‌زدم برای استریت‌ها و کلی می‌خندیدم، نقش پسر استریت رو بازی می‌کردم واسه پسرای گی یا دخترا و ترنس‌ها، خب سرمو یه جوری گرم می‌کردم دیگه، تنهایی خیلی بهم فشار می‌آورد.
اولین قرارمو هم از طریق همین چت روم‌ها گذاشتم، اصلا هم راضی‌کننده نبود... . یکی از بی‌اف‌هامم از توی چت‌روم پیدا کردم، خیلی هم خوب نبودیم با هم. با این حال من وقتی بی‌اف هم داشتم باز توی چت‌روم زیاد میومدم. یه جورایی بهش معتاد شده بودم. برام اهمیت نداشت که توش قاچاق انسان می‌کردند یا ربات‌ها و بوترها کاربرا رو اذیت می‌کردند. دستمم به شرکت یاهو نمی‌رسه ولی میدونم که هیچ وقت دیگه نمیتونم یه جایِ دنج، مثل چت‌روم‌های ال‌جی‌بی پیدا کنم.
کاوه اهورایی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر